عوامل مهم، زمینه ای و تاثیرگذار در خصوص اعتیاد ، چگونه از اعتیاد پیگیری کنیم؟
به گزارش وبلاگ کلشی ها، اعتیاد یک بیماری زیست شناختی ـ روانشناختی و اجتماعی است. مشکل اعتیاد به موادمخدر اکنون جزو چهار بحران جهانی محسوب می گردد. این مطلب فروردین 1400 در ماهنامه تندرستی منتشر شده است.
وبلاگ کلشی ها، عوامل بسیاری در اتیولوژی (سبب شناسی) سوءمصرف مواد و اعتیاد موثرند که در تعامل با یکدیگر منجر به آغاز مصرف و سپس اعتیاد می شوند؛ عوامل موثر بر فرد، محیط فرد و عوامل اجتماعی، عناصر در هم تنیده ای هستند که بر یکدیگر تاثیر می گذارند از طرفی رشد فزاینده مصرف موادمخدر، تنوع مواد مصرفی، پایین آمدن سن مصرف موادمخدر در کشور و از سوی دیگر جوانی جمعیت کشور و آسیب پذیری بیشتر گروه سنی کودک و نوجوان و درک تمام علل و عوامل زمینه ای موجب می گردد تا روند پیشگیری، شناسایی و درمان پیگیری و به طور هدفمند برنامه ریزی گردد.
نخستین گام در پیشگیری اولیه اعتیاد
شناخت علل اعتیاد و کوشش در برطرف کردن آن هاست. آشنایی با عوامل زمینه ساز مستعدنماینده در مقابل آن از دو منظر ضرورت دارد:
1. شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد و کارهای پیشگیرانه برای آن ها.
2. انتخاب نوع درمان و کارهای خدماتی، حمایتی و مشاوره ای لازم برای معتادان.
عوامل خطرزا که سبب گرایش و مصرف موادمخدر می شوند کدام هستند؟
1. فردی
2. بین فردی و محیطی
3. اجتماعی
عوامل فردی خطرزا هستند در گرایش فرد به مصرف موادمخدر و اعتیاد
1-1. دوره نوجوانی، جوانی و خودنمایی: دوره نوجوانی یا دوره انتقال مرحله عبور از دوره کودکی به بزرگسالی و توأم با اشتیاق به آزمودن و تجربه و خطرکردن است. نوجوانان به دلیل کم تجربگی و ناآگاهی و نیز روحیه خطرپذیری پروایی از کارهای مخاطره آمیز و تهدیدنماینده سلامت جسمی و روانی ندارند. دوره بسیار حساسی است که فرد در موقعیت کسب هویت فردی ـ اجتماعی واقع شده است و میل به استقلال و مخالفت با منابع قدرت (پدر و مادر) در این دوره و بالابودن حس کنجکاوی و لذت جویی و زیاده طلبی و دیده شدن و تحمل نکردن مسائل و احساس حقارت ازجمله عواملی هستند که خطر گرایش فرد را به سمت مصرف موادمخدر به همراه دارد.
1-2. عوامل ژنتیکی: یافته های همسو و متعدد در زمینه ژنتیک، نشان دهنده این است که عوامل ژنتیک بر مصرف مواد و الکل و اعتیاد به آن ها نقش مهمی دارد.
یافته های به دست آمده از مطالعات فرزندخواندگی، دوقلوها و مقایسه خانواده ها مدارک کافی ارائه دادند که اعتیاد به الکل، نیکوتین، حشیش و دیگر مواد تحت نفوذ عوامل ارثی است. تحقیقات نشان داده خطر مصرف مواد در بچه ها والدین بیولوژیکی مصرف نماینده مواد به طور معنی داری بیشتر از افرادی است که به فرزندخواندگی افراد مصرف نماینده پذیرفته شدند.
1-3. ویژگی های شخصیتی: نپذیرفتن ارزش های رایج و سنت، مقاومت در برابر منابع قدرت، صفات ضداجتماعی، پرخاشگری شدید، احتیاج به استقلال شدید، نپذیرفتن هنجارها و قوانین حاکم بر جامعه، فقدان مهارت بر زندگی، فقدان مهارت مقاومت، فقدان مهارت های ارتباطی و اجتماعی.
1-4. اختلالات روانی: افسردگی، کج خُلقی، مانیا، اسکیزوفرنیا، اختلال های وسواسی و جبری، پانیک و اضطراب اجتماعی، ترس و فوبیا.
1-5. نگرش مثبت به موادمخدر: باورهای مثبت نسبت به مصرف مواد، کسب بزرگی و تشخص، برطرف دردهای جسمانی، برطرف خستگی، کسب ارزش، تفکر نادرست توانایی مصرف و معتادنشدن.
1-6. موقعیت های خطرناک: خشونت کودکی، توجه بیش ازحد، ترک تحصیل، بی سرپرستی و بی خانمانی، فرار از خانه، معلولیت جسمانی، بیماری ها و دردهای مزمن.
عوامل بین فردی و محیطی
2-1. گروه همسالان: مصرف مواد در گروه همسالان و نگرش مثبت آن ها در خصوص مصرف مواد، ارتباط و دلبستگی شدید به همسالان به جای خانواده، در دسترس بودن مواد در گروه های همسالان.
حال این که اگر گروه همسالان ویژگی های مثبتی نظیر رفتارهای جامعه پسند، رعایت ارزش های اجتماعی متعلق به گروه، پیوند با خانواده، مدرسه و اجتماعات سالم را داشته باشند در پیشگیری از ابتلا به مصرف مواد نقش بسزایی دارند؛ پس انتخاب درست گروه همسالان نقش بسزایی در مسیر زندگی فرد دارد.
2-2. مدرسه: امروزه بیشتر کشورهای جهان فعالیت های پیشگیری را بر مدارس متمرکز نموده اند و برنامه های موثر مناسب و قابل دسترسی را برای گروه های سنی در معرض خطر تدارک دیده اند. در قطعنامه سازمان بهداشت جهانی که در سال 1986 منتشر شد، تاکید شده که آموزش پیش احتیاج سلامت است و تصریح شد که سلامت در نزد مردم و در جایی که زندگی، تحصیل و سرگرمی می نمایند تحقق یابد. حال مدارسی که بی توجه نسبت به مصرف موادند و در آنجا مقررات و محدودیت وجود ندارد و اعمال خشونت و استرس های ناشی از تحصیل و محیط و فقدان حمایت معلمان و مسئولان حاکم است خود منشا خطر گرایش فرد به مصرف موادمخدر است.
2-3. کار و شغل: حرفه ای که در آن مشغول هستیم می تواند تاثیرگذار باشد بر خطر ابتلا و گرایش مصرف مواد اعم از نوع کار، سختی کار، محیط کار، همکاران مصرف نماینده و ...
2-4. عوامل خانوادگی: مصرف موادمخدر از سوی اعضای خانواده، رهاکردن بچه ها به حال خود، درگیری و تشویش در خانواده، رعایت نکردن مسائل دینی و اخلاقی و تحقیر شخصیت بچه ها و دیگر اعضای خانواده از هم گسیختگی کانون خانواده و تک والدی بچه ها، توجه زیاد به بچه ها و ارتباط ضعیف والدین با فرزند خود ازجمله عوامل خطر در گرایش فرد در کانون خانواده به موادمخدر است.
2-5. عوامل مالی: فقر کامل با رفاه کامل، بیکاری، بحران های مالی، تورم، سودجویی و فروش موادمخدر، نابرابری های مالی و تبعیض طبقاتی ازجمله عوامل خطرزای گرایش افراد به مصرف موادمخدرند.
2-6. عوامل فرهنگی: چون بی سوادی، ناآگاهی به مسائل اجتماعی، سیاسی و مالی، پایین بودن فرهنگ مطالعه، بی مسئولیتی، نداشتن آگاهی کافی در خصوص مصرف موادمخدر از دیگر عوامل خطرزا هستند.
عوامل اجتماعی
به طورکلی نپذیرفتن و رعایت قوانین و هنجارهای حاکم بر اجتماع موجب گرایش فرد به مصرف موادمخدر می گردد. عواملی چون معاشرت با رفقای معتاد و منحرف، طردشدن از طرف معلمان، دوستان و بستگان به خاطر تخلفات جزئی، مهاجرت، نداشتن سرگرمیات سالم، دسترسی آسان به موادمخدر در جامعه، فشارهای ناشی از محیط و بی نظمی های ناشی از محیط و القای کاذب از طرف دوستان و اطرافیان نسبت به لذت های زودگذر که برخلاف آگاهی بیمار از عوارض جسمانی و روانی مصرف مواد، بیمار قادر به استفاده نکردن از آن نیست و در دام آن افتاده است.
درنتیجه برنامه ریزان فرهنگی و اجتماعی و سازمان های مسئول مبارزه با موادمخدر باید کوششی جدی برای سالم سازی محیط های اجتماعی به وسیله ابزارهای فرهنگی و ارشادی به جای ابزارهای نظامی و اجباری نمایند. با توجه به این که مهم ترین عوامل فردی، اجتماعی و خانوادگی در گرایش جوانان به مصرف موادمخدر وجود علائم افسردگی، طلاق و اختلاف های خانوادگی، معاشرت با افراد ناباب، سیگارکشیدن و شکست تحصیلی است، پس باید با آموزش مهارت های زندگی، توسعه مشاوره خانواده، ایجاد مراکز و کلاس های آموزش هنری، فرهنگی و فنی حرفه ای از توسعه این معضل در جامعه جلوگیری کرد.
منبع: همشهری آنلاین