چگونه از ضمیر ناخودآگاه برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنیم؟

به گزارش وبلاگ کلشی ها، آیا تا به امروز به توانایی های ذهن و ضمیر ناخودآگاه خود فکر کرده اید؟ به طور کلی، ذهن به عنوان یکی از پیچیده ترین پدیده ها در کل عالم هستی شناخته می شود؛ بنابراین توضیح مغز، ذهن و ضمیر ناخودآگاه با علم محدود انسان کار ساده ای نیست. با این حال، در سال های اخیر دروازه های جدیدی بر روی این موضوع باز شده است که اسرار زیادی را در مورد شگفتی های ضمیر ناخودآگاه و ذهن آشکار می کند.

چگونه از ضمیر ناخودآگاه برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنیم؟

در این مقاله قصد داریم تا در ابتدا تعریفی از ضمیر ناخودآگاه ارائه داده، در ادامه تأثیر آن بر پیروزیت افراد را تشریح کنیم. در نهایت، راه های مؤثر و کاربردی به منظور بهره گیری از قدرت ضمیر ناخودآگاه برای رسیدن به اهداف خود معرفی خواهیم کرد.

ضمیر ناخودآگاه

ضمیر ناخودآگاه فضای مرتبط با عملکرد و ذخیره تمامی چیزهایی است که در حال حاضر خارج از آگاهی هر یک از افراد می باشند. برای مثال، تنفس در هر لحظه به عنوان یک کار ناخودآگاه است. در حقیقت، ضمیر ناخودآگاه، تمامی تجارب زندگی فرد، خاطرات، باورها، مهارت ها و مواردی را شامل می گردد که وی تا به امروز دیده است. همچنین کنترل بسکمک از عملکردهای ناخودآگاه بدن انسان مانند تنفس، ضربان قلب، هضم، کنترل دما و غیره که از محدوده آگاهی او خارج هستند، به ضمیر ناخودآگاه وی باز می گردد.

ضمیر ناخودآگاه از دیدگاه روانشناسی

زیگموند فروید، عصب شناس مشهور اتریشی و پدر علم روانکاوی معتقد است که ذهن انسان به دو بخش تقسیم می گردد که عبارت است از:

  • ذهن هوشیار (ضمیر خودآگاه)
  • ذهن ناهشیار (ضمیر ناخودآگاه)

فروید ذهن انسان را به یک کوه یخ تشبیه می کند. همان طور که می دانید، ویژگی خاص کوه یخ این است که تنها حدود دَه درصد آن بیرون از آب بوده و مابقی زیر آب قرار گرفته است. در حقیقت، ده درصد از این کوه یخ به ضمیر خودآگاه و نود درصد آن نیز به ضمیر ناخودآگاه انسان تشبیه شده است.

بر اساس نظریه روانکاوی فروید در مورد شخصیت، ضمیر ناخودآگاه به عنوان مخزن احساسات، افکار، تمایلات و خاطراتی توصیف شده است که خارج از آگاهی انسان هستند؛ به طور کلی، می توان گفت که بر طبق نظریه فروید، ناخودآگاه انسان بر رفتار و تجربه او تأثیر می گذارد، حتی اگر از این تأثیرات اساسی آگاه نباشد؛ به عبارت دیگر، ضمیر ناخودآگاه فرآیندهای فکری است که برای بخش خودآگاه انسان قابل دسترسی نیست؛ اما افکار، احساسات و رفتار فرد را تحت تأثیر قرار می دهد.

حال آن که ضمیر خودآگاه یا ذهن هوشیار، بخشی از ذهن انسان است که در آن از تمامی وقایع، افکار، فعالیت ها و احساسات خود با خبر است. به علاوه، فرد در ضمیر خودآگاه به کمک حواس پنج گانه با جهانی اطراف ارتباط برقرار می کند. در نتیجه، در لحظه می تواند نسبت به اتفاقاتی که داخل و خارج بدنش می افتند، آگاهی و بینش داشته باشد.

تاثیر ضمیر ناخودآگاه بر رفتار انسان

به طور کلی، همه ما تا به امروز رفتارهایی ناخودآگاه داشته ایم که از دلیل اصلی آن ها ناآگاه هستیم؛ برای مثال، مجموعه ای از رفتارهای ناخودآگاه را می توان به شرح زیر بیان کرد:

  • ترس از تاریکی، علی رغم آگاهی از امن بودن محیط اطراف
  • اعتماد به برخی از افراد خاص، با وجود عدم آگاهی نسبت به دلایل اعتماد به فرد مورد نظر
  • برخوردهای تدافعی در مورد برخی سخنان، حالت ها و رفتارها، علی رغم اطلاع از نیت و قصد خوب طرف مقابل

در حقیقت، دلیل چنین اتفاقی این است که هر یک از افراد به صورت مداوم پیام هایی در مورد این موضوع که از چه چیزی باید بترسند، به چه کسی اعتماد کنند و نسبت به چه چیزی واکنش تند نشان دهند، در ضمیر ناخودآگاه خود ذخیره کرده و آن ها را تقویت می کنند. به این روش، تمامی این باورها، احساسات و ایده ها را صرف نظر از درست یا نادرست بودن آن ها به ناخودآگاه خود منتقل می کنند. در حقیقت، انسان در مشخص دسته بندی و انتخاب نوع خاصی از احساسات، باورها و عقاید به منظور انتقال به ضمیر ناخودآگاه ناتوان است. با این حال، می توان با ارسال آگاهانه مجموعه پیام های درست، ضمیر ناخودآگاه خود را در جهت مناسبی هدایت کرد.

به همین دلیل، با تکرار برخی رفتارهای درست به صورت مداوم، می توان رفتارهای ناخودآگاه خود را در جهت اتخاذ تصمیم های صحیح در موقعیت های مختلف تغییر داد. با این حال، متأسفانه به روش مصاحبه نمی توان روی ذهن تأثیرگذار بود! در حقیقت، ذهن فرد از تصاویر، عواطف، احساسات و الگوهای ذهنی او تأثیر می پذیرد. به همین منظور نیز بسکمک از ورزشکاران و سایر افراد بخشی از زمان خود را به تجسم پیروزیتشان اختصاص می دهند. در حقیقت، این روش به منظور ایجاد اعتمادبه نفس، تأثیرگذاری مثبت بر ضمیر ناخودآگاه و فراهم کردن امکان اتخاذ تصمیم های مناسب در مواقع حساس آینده مورد استفاده قرار می گیرد.

در ادامه راهکارهایی را به منظور کنترل کامل ضمیر ناخودآگاه، برای اعمال تغییرات مثبت روی آن، مورد بررسی قرار می دهیم.

6 راهکار مؤثر برای تأثیرگذاری روی ضمیر ناخودآگاه

1. شناسایی افکاری پریشان کننده

به طور معمول، انسان تحت کنترل تمایلات، ترس، اضطراب و سایر احساسات درونی خود نیست، بلکه ضمیر ناخودآگاه او کنترل کامل تصمیم گیری ها، رفتارها و سخنان را بر عهده دارد! در واقع، از نظر روانکاو بزرگ، زیگموند فروید، انسان توانایی مهار خواسته های طبیعی خود را در جامعه دارد و می تواند موجب بروز تمایلاتی گردد که به طور غالب از ذهن ناخودآگاه پدید می آیند.

برای مثال، تصور کنید که تبلیغ محصولی، شما را به وجد آورده و از این طریق اقدام به جذب مخاطب کند؛ به طوری که هر یک از افراد با دیدن تبلیغ مورد نظر نسبت به تهیه آن اشتیاق بسیار دارند. در این صورت، می توان گفت که ضمیر ناخودآگاه مخاطبین، بدون اطلاع آنان تحت کنترل قرار می گیرد.

در حقیقت، می توان گفت که کلید اصلی پیروزیت استفاده درست و مناسب از توانایی های ذهن بوده و هیچ راه مستقیمی برای رسیدن به آن وجود ندارد! بنابراین برای دستیابی به پیروزیت های گسترده، باید ترس از شکست را از ذهن خود دور کنید. در حقیقت، گرچه احتمال شکست یا ترس از آن نمی تواند تأثیر زیادی بر عملکرد فعلی فرد داشته باشد، اما تأثیرات مخربی بر ضمیر ناخودآگاه وی خواهد داشت. در چنین شرایطی، فرد مورد نظر در صورت شکست، توانایی بهبود اوضاع را نخواهد داشت.

بنابراین به خاطر داشته باشید که کنار گذاشتن عواطف و احساسات در انجام وظایف و کارهای محول شده یکی از راه های عالی برای دست یبی به پیروزیت های گسترده در هر کاری است. برای این منظور، باید تمامی موقعیت هایی را شناسایی کنید که موجب ناراحتی، ناامیدی و ایجاد اختلال در عملکردتان می شوند. در این صورت، اولین قدم برای آموزش ذهن و کنترل ضمیر ناخودآگاه این است که کنترل احساسات خودتان را به دست بگیرید. چرا که این احساسات می توانند مانعی جدی برای رسیدن به اهدافتان در زندگی باشند!

2. تجسم کردن اهداف

آیا تا به امروز مشتاقانه منتظر فرا رسیدن زمان چیزی یا دستیابی به نتیجه ای خاص بوده اید؟ در این مواقع چه کارهایی انجام داده اید؟ در واقع، در چنین لحظاتی تجسم پیروزیت و تمامی کارهایی که برای رسیدن به آن انجام می شوند، ناشی از ضمیر ناخودآگاه فرد هستند. برای مثال، برای بسکمک از ما اتفاق افتاده است که تصور کنیم که در صورت عدم مطالعه دروس کلاسی خود، نتایجی وحشتناک در امتحان کسب خواهیم کرد!

به علاوه، نکته بسیار مهم در این مورد، تأثیر نحوه تجسم آینده بر نتایج به دست آمده است. در حقیقت، روشی که برای تجسم دستاوردهای خود در پیش می گیرید، تأثیر به سزایی بر ضمیر ناخودآگاه شما خواهد داشت. با این حال، بدین معنی نیست که متکبر بودن نسبت به همه چیز شما را پیروز می کند. در حقیقت، تفاوت ظریفی مابین اعتمادبه نفس، مثبت اندیشی و اعتمادبه نفس کاذب وجود دارد؛ بنابراین برای دستیابی به پیروزیت نیاز است تا ضمیر ناخودآگاه خود را آموزش دهید تا دستاوردهای آینده را با جزئیات کامل به تصویر بکشد.

در واقع، تصور پیروزیت با تمامی جزئیات آن به افراد کمک می کند تا همه کارهای لازم برای رسیدن به هدف و برنامه ریزی به منظور قدم برداشتن در جهت مورد نظر را مشخص کند. در این صورت توانایی اتخاذ تصمیم های درست در موقعیت های مختلف را خواهد داشت.

بنابراین به خاطر داشته باشید که دستاوردهای مورد نظر خود را به صورت منحصربه فرد و با تمام جزئیات آن تصور کنید. چرا که در نظر دریافت یکسری اهداف کلی مانند پولدار شدن، دستیابی به زندگی مرفه تر و غیره، کمک زیادی در تأثیرگذاری روی ذهن ناخودآگاه ندارند. در نتیجه، برای رسیدن به هدف باید سعی کنید تا پیروزیت را به طور خاص برای خود معنی کرده و بدانید که از زندگی چه می خواهید.

به طور مثال، اهدافی مانند انتشار مقاله ای در نشریه مورد نظر یا مواردی از این دست برای خود در نظر بگیرید. در این مرحله می توانید اهدافتان را یادداشت کرده و آن ها را بر اساس اولویتشان مرتب کنید. سپس 5 تا 10 هدف مهم خود را انتخاب کرده و دستاوردهای حاصل از آن ها را با جزئیات کاملشان متصور شوید.

شاید این مورد شباهت زیادی با همان قدرت تلقین داشته باشد.

3. پایبند بودن به اهداف و افکار

پس از پشت سر گذاشتن هر یک از گام های فوق، اکنون 5 تا 10 هدف مهم خود را شناسایی کرده اید. با این حال ذهن ناخودآگاه شما همواره دلایل و بهانه هایی برای اجتناب از دنبال کردن آن ها خواهد داشت؛ بنابراین در این مرحله نیاز است تا ذهن خود را برای چسبیدن به اهداف و تصمیمات خودتان آموزش دهید!

به همین دلیل، بهترین راه برای دنبال کردن اهداف و پایبندی به تصمیمات این است که اهداف کوتاه مدت و قطعی برای خود مشخص کنید. برای مثال، به خودتان بگویید من امروز کار مورد نظرم را به مدت 80 دقیقه انجام خواهم داد. سپس برای آموزش ضمیر ناخودآگاه خود سعی کنید تا جملات تأکیدی مشابه مثال قبل و اهداف کوتاه مدتی از این دست را به صورت مداوم و تا زمانی تکرار کنید که به نوعی ملکه ذهنتان شده و به صورت ناخودآگاه آن ها را تا انتها روز به اتمام برسانید.

به طور کلی، افکار و کارهایی که روزانه در برنامه ریزی خود قرار می دهید، همان چیزی است که ذهن ناخودآگاه شما را آموزش می دهند؛ بنابراین برای آموزش ادراکات جدید و تأثیرگذاری مثبت بر ذهن ناخودآگاه خود، می توانید از این جملات تأکیدی مثبت و همچنین اهداف کوتاه مدت استفاده کنید. چراکه این روش تأثیری عالی بر ضمیر ناخودآگاه داشته و برای دستیابی به پیروزیت در تمام فعالیت هایی که انجام می دهید، آموزش می بیند.

4. خلاقیت داشتن برای حل مسائل

تفکر انتقادی و برخورداری از مهارت های تحلیلی، دو مهارت مورد نیاز برای پیروزیت در هر نوع محیطی است. همچنین این موضوع در کسب و کارهای مختلف، خوداشتغالی یا کارهای شخصی نیز صادق است؛ به عبارت دیگر، استفاده از خلاقیت، تفکر انتقادی و تلاش برای حل مسائل به شیوه ای مناسب در نهایت چیزی است که افراد پیروز را از سایرین متمایز می کند.

با توجه به این که در مراحل پیشین هر یک از افراد قادر خواهند بود تا مسائل خودشان را تشخیص داده و آن ها را شناسایی کنند، مهم ترین گام در مرحله بعدی نحوه رویارویی با این مسائل بر اساس مهارت های خودشان است. در حقیقت، در این مرحله فرد توانایی لازم برای حل مسائل احتمالی و رهایی از بسکمک ناراحتی ها و اضطراب های زندگی را یافته و با مطرح کردن سؤالی با مضمون این موضوع چه دستاوردها یا عواقبی برای من دارد؟ به تمامی آن ها انتها خواهد داد!

به بیان دیگر، روبروه با مسائل، تلاش برای حل آن ها از دیدگاه های متفاوت و آموزش ذهن خود برای برخورد با مسائل مشابه احتمالی آینده، بهترین راه برای آموزش ضمیر ناخودآگاه به منظور دستیابی به پیروزیت های بزرگ است؛ بنابراین به خاطر داشته باشید که همه کارآفرینان پیروز، بهترین کارمندان و همه افرادی که در زندگی خود پیروز بوده اند، همواره با مسائلشان روبرو شده، راهی متفاوت برای رفع آن ها به کار گرفته اند و این کار را تبدیل به یکی از عادات پایدار خود کرده اند. در واقع، القای این نوع رویکرد در روبروه با مسائل، راهی عالی برای آموزش ذهن ناخودآگاه در جهت دستیابی به اهداف بزرگ تر است.

به همین منظور، سعی کنید تا در انتها روز، هر هفته در حدود 5 تا 10 موردی را بنویسید که در روبروه با مسائل خود به ذهنتان می آیند. سپس به مسائلتان فکر کنید و راهکار های احتمالی مورد نظر را یادداشت کنید. در چنین شرایطی، با مفهومی تحت عنوان پیروزیت ناشی از مسائل و شکست ها روبه رو خواهید شد. در حقیقت، این مفهوم به موضوعی اشاره دارد که در آن تمامی پیشرفت ها، نوآوری ها و پیروزیت ها در نتیجه مسائل و تجربیات به دست آمده از رفع آن ها به دست می آیند که فرد مورد نظر پیش از این با هر یک از آن ها روبرو بوده است.

بنابراین با آگاهی از این موضوع باید تلاش کنید تا ذهن ناخودآگاه خود را آموزش دهید تا به طور فعال در جستجوی مسائل پیش رو و ارائه راهکار های مناسب برای آن ها باشد. همچنین تلاش برای فکر کردن به مسائل از زوایای مختلف و ارائه راهکار های احتمالی برای آن ها را به یکی از عادات ثابت خود مبدل سازید.

5. آموزش دادن ذهن با انجام تمرینات متعدد

به طور کلی، در طی تحقیقاتی ثابت شده است که چند تمرین مغزی وجود دارند که بر ضریب هوشی و عملکرد کلی مغز فرد تأثیر مثبتی دارند. در واقع، این تمرین های مغزی یک روش عالی برای آموزش ذهن ناخودآگاه فرد به منظور شناسایی الگوهای ذهنی، ایجاد ارتباطات مناسب با ناخودآگاه انسان و به طور کلی تأثیرگذاری مثبت در زندگی شخصی و کاری وی هستند.

به عبارت دیگر، انجام فعالیت های بدنی، ورزش و مدیتیشن، فرایند پیری مغز انسان را کاهش می دهد؛ بنابراین انجام فعالیت های مشابه به منظور فعال کردن ذهن ناخودآگاه، ایجاد حس کنجکاوی و تفکر در مسائل محیط پیرامون، از جمله تمرین هایی هستند که در فرایند آموزش ذهن در جهت رسیدن به پیروزیت در زندگی کمک کننده می باشند.

بنابراین می توان گفت که تمرینات ذهنی و مطالعه روزانه چند روش عالی برای فعال نگاه داشتن ذهن، فراهم کردن اشتیاق و تمرکز لازم بر روی اهداف مورد نظرتان هستند. همچنین این تمرینات به پایداری در تمامی مراحل فوق برای رشد بهتر ذهن ناخودآگاه کمک می کنند.

6. مدیتیشن و انجام فعالیت های بدنی

مدیتیشن یا مراقبه تأثیرهای مثبت بسکمک بر زندگی انسان دارد. البته نمی توان گفت که این موضوع قابلیت رفع تمامی مسائل و مسائل به وجود آمده در زندگی بشر را داراست! با این حال، مدیتیشن به انسان کمک می کند تا با خود درونی اش ارتباطی مناسب داشته و چیزهای زیادی در مورد خود و جهان بیاموزد.

همچنین ذهن ناخودآگاه فرد برای آموزش بهتر نیاز دارد تا جوان بوده و انرژی کافی برای بدن فراهم کند. برای این منظور، می توانید فعالیت هایی مانند ورزش، پیاده روی، مدیتیشن و غیره را انجام دهید؛ این ها برخی از بهترین راه هایی هستند که به فرد کمک می کنند تا ذهنی آرام و متمرکز داشته باشد. همچنین تحقیقات نشان داده اند که مدیتیشن و تمرینات بدنی تأثیر مثبتی روی مغز انسان دارند؛ به طوری که امکان برقراری ارتباطاتی جدید را با ضمیر ناخودآگاه وی فراهم می کنند.

به طور کلی، مراقبه و تمرینات بدنی امکانی را برای فرد فراهم می آورند تا بدین طریق ذهن ناخودآگاه خود را آموزش دهد تا بتواند به روش مناسب تری روی تمامی مسائل مورد نظر خود تمرکز کند. از همین روی، برای اینکه بتوانید نسبت به افکار، جملات تأکیدی و اهداف کوتاه مدت انگیزشی که در مراحل پیشین بیان شدند، پایدار و ثابت قدم باشید، ضروری است تا به ذهن خود اجازه دهید که این کار را با تجدید قوا به طور مؤثرتری انجام دهد. به علاوه، تحقیقات حاکی از آن هستند که پیاده روی، مراقبه و تمرینات بدنی تأثیر مثبتی در خلاقیت، حل مسئله و فراهم کردن امکان زندگی بهتر برای فرد دارند.

برای اثربخشی هر چه بهتر روش های مدیتیشن و ریلکسیشن، نیاز است تا نکات زیر را مد نظر قرار دهید:

  • به مکانی ساکت برای اجتناب از حواس پرتی خود بروید.
  • در این مورد کمر را به حالت صاف نگاه داشته، بازوها را از بدن جدا کنید و کف دست را به سمت پایین بکشید. همچنین اطمینان حاصل کنید که هیچ صدایی از جمله تلفن، تلویزیون و … موجب پرت شدن حواستان نمی گردند.
  • چشمان خود را بسته و سه نفس عمیق بکشید.
  • به صورت عمیق و آرام دم و بازدم خود را انجام دهید و در این حالت تصور کنید که از تمام تنش های و اضطراب های وجودتان رهایی می یابید.
  • نفس عمیق کشیده و عضلات خود را شل کنید.
  • در این مرحله سعی کنید تا در حدود 7 مرتبه برای رسیدن به آرامش بدن خود نفس عمیق بکشید. در هر بار بازدم تصور کنید که در حالت آرامش کامل قرار دارید. در حقیقت، ضمیر ناخودآگاه با رسیدن به حالت آرامش از انجام فعالیت های لازم مانند حرکت دادن عضلات، بررسی عملکردهای حرکتی، تنظیم دمای بدن و سایر موارد رها شده و تمام تمرکز ذهن در اختیار شما خواهد بود. به علاوه، از نظر علمی، مغز در حالت آرامش از تولید امواج بتا (امواجی که در حالت کاملاً آگاهانه تولید می شوند) به سمت تولید امواج تتا می رود که این امواج می توانند منجر به تسکین اضطراب شده و اجازه تأثیرگذاری بر ضمیر ناخودآگاه را به فرد می دهند.
  • پس از رسیدن به آرامش کامل، روز ایده آل خود را تجسم کنید.

همان طور که اشاره شد، تصویرسازی از پیروزیت تأثیر به سزایی بر ذهن ناخودآگاه فرد دارد؛ بنابراین برای شروع یک روز خوب و رسیدن به نسخه ای ایده آل از خودتان فکر کنید که با انرژی زیادی از خواب بیدار شده، در بهترین حالت خود هستید و با تمرکز کافی به کارهای شخصی و انجام وظایف خود می پردازید.

بنابراین تمام کارهای روزانه، تصمیمات و اهداف خود را مشخص کنید. خود را به عنوان ورزشکاری تصور کنید که با تمام قوا برای رسیدن به هدفش تلاش و تمرین می کند. همچنین می توانید خود را فردی با انرژی تصور کنید که صبح زود به محل کار رفته و برای پیشرفت و انجام وظایف خود تلاش می کنید. این تصویری ایده آل از یک روز پربازده شما خواهد بود. در چنین شرایطی، به بهترین نسخه از خودتان دست یافته و با تمرکز کافی در جهت اتخاذ تصمیماتی مناسب در زندگی خود گام برمی دارید.

جمع بندی

در این مقاله، به تشریح مفهوم ضمیر ناخودآگاه پرداخته، راهکارهای کنترل و تأثیرگذاری روی آن به منظور دستیابی به پیروزیت را مورد بررسی قرار دادیم؛ بنابراین با انجام هر یک از روش های مطرح شده در این مقاله، می توانید با ناخودآگاه خود ارتباط داشته، با آموزش آن نسبت به اتخاذ تصمیمات مناسب و رسیدن به اهداف خود اقدام کنید. شما چه جنبه های مهمی برای بهبود ضمیر ناخودآگاه خود مد نظر دارید؟ افکار و نظرات خود را با ما و کاربران انگیزه در میان بگذارید.

را بشناسید و از آن ها اجتناب کنید. در انتها پیشنهاد میکنیم باورهای محدود کننده ای که شما را از پیروزیت دور نگه می دارد همچنین توصیه می کنیم با تمرین تنفس برای کاهش اضطراب نیز در انگیزه آشنا شوید و برای مراقبه آن را به کار گیرید.

منبع: مجله انگیزه

به "چگونه از ضمیر ناخودآگاه برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنیم؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چگونه از ضمیر ناخودآگاه برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنیم؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید